خلاصه داستان : فرانک مردیست تنها که تلاش می‌کند تا خواهرزاده‌ی باهوش خود را در یک محیط آرام بزرگ کرده و به سمت پیشرفت سوق دهد. اما این موضوع باعث درگیری بر سر حضانت بچه میان فرانک و مادرش می‌شود و…

خلاصه داستان : فیلم تاثیرگذار و پر از دیالوگ سیدنی لومت که در سال 1957 ساخته شده و با ناباوری برنده هیچ اسکاری نشد به نوعی سیستم قضایی آمریکا را به چالش می کشد این فیلم داستان دوازده مرد در هیات منصفه یک دادگاه است که در زمان تنفس و قبل از اخذ رای نهایی دورهم جمع می شوند. همه اعضا معتقدند که مظنون گناهکار است. او یک پسر هجده ساله است که گمان می رود پدر خود را به قتل رسانده . یکی از اعضای هیات منصفه به نام دیوید با رای گناهکار بودن موافق نیست و شک هایی دارد باتوجه به این که تمام حقایق اثبات می کند که فرد مظنون گناهکار است، اعضا کنجکاو می شوند که چگونه دیوید در این مورد مشکوک است و او دلایل خود را توضیح می دهد…

خلاصه داستان : در دوران جنگ جهانی دوم ، زمانی که اوضاع به نفع متفقین در جریان بود ، گروهی از افسران آلمانی نقشه ی نابودیِ ارتش هیتلر را قبل از نابودی کشور در سر داشتند. برای انجام این هدف ، کُلُنِل “کِلاوس فون اِشتاوفنبرگ” اعلام می کند که باید کشور را از دست “هیتلر” نجات دهد. اما…

خلاصه داستان : این فیلم ، داستان زندگی فیلیپ پوتزو دی بورگو اشراف زاده ای است که از سال ۱۹۹۳ و بعد از سقوط با چتر ، از گردن به پایین فلج شده است و …

خلاصه داستان : در سال 1963 میلادی، فرانک ابگنیل (لئوناردو دی کاپریو) و والدینش در نیویورک و در خانه بزرگشان زندگی می کنند. پدر فرانک در طی عدم پرداخت وامی که از یک بانک گرفته بود، مجبور به ترک خانه و نقل مکان به یک آپارتمان کوچک می شوند...

خلاصه داستان : افسری آمریکایی که از زندگی و اعمال خود به غایت گریزان است و برای رهایی از این خستگی ماموریتی برای مقابله با سامورایی ها را قبول میکند تا به آموزش ارتش ژاپن بپردازد...

خلاصه داستان : فیلم ستیغ جهنمی ، درباره ی یک پزشک ارتش است که با جنگ مخالف است اما طی نبردی در جنگ جهانی دوم جان بیش از ۷۵ سرباز را نجات می دهد.

خلاصه داستان : استاد ییپ در هنگ هنگ قصد دارد تا مدرسه هنرهای رزمی به سبک وینگ چون را آموزش دهد، اما قوانینی برای باز کردن مدرسه هنرهای رزمی در بین استادان وجود دارد. استاد ییپ میبایست تمامی استادها از مدرسه های دیگر را شکست دهد…

خلاصه داستان : ایپ مان استاد هنر رزمی وینگ چون است اما از آنجایی که نیاز مالی ندارد هیچ شاگردی را نمی پذیرد. وی وقتش را با دوستان و تمرین و خانواده اش می گذراند.